رصدخانه ی ملی و قدردانی؟
یادداشت دکتر منصوری درباره رصدخانه ی ملی ایران
امروز از دست دوستی 35 ساله کتاب مقدسمان قرآن را دریافت کردم که قرار است نماد تلاش های من برای طرح رصدخانه ملی باشد. رویدادی که قدرش را می دانم.
طرح رصدخانه ملی را حدود 35 سال است که پیگیری کردهام: در دهه 60 ایده را مطرح کردم، دهه 70 ایده طرحهای کلان علمی را در شورای پژوهشهای کشور به کرسی نشاندم؛ و سپس طرح رصدخانه ملی و شتابگر ملی را به تصویب رساندم. پس از انحلال این شورا در سال 80، طرح رصدخانه را در دولت به تصویب رساندم. پس از ابلاغ طرح به پژوهشگاه در نیمه دوم دهه 80 پژوهشکده نجوم را تاسیس کردم؛ دهه نود تیمی از طراحان به وجود آوردم با توانایی برای موفقیت هدف ساخت و راهاندازی رصدخانهای درخشان برای ایران آینده! رصدخانهای برای علم دنیا در ایران. رصدخانهای ملی که در رشد علم دنیا نقش داشته باشد. این هدف من بوده است.
حالا اما نگرانم از این که نکند طرح رصدخانه ملی به سمتی برود که فقط چیزی ساخته شود برای نشان دادن. یعنی نگرانم این رصدخانه اهمیت خود را، و درخشان بودن خود را، و تاثیر گذاری در علم دنیا را دارد از دست می دهد؛ دارد به سازهای بیکیفیت تبدیل میشود. میدانم آقای لاریجانی هم دغدغه کیفیت این طرح را داشتهاند و دارند؛ کیفیتی که قرار بود نمادی باشد برای شروع تحولی بی بدیل در تاریخ علم ایران و نه محملی برای مشغولیت و ساختمانی برای نشان دادن.
به دلیل همین نگرانی از افت کیفیت طرح این کتاب مقدس را، که نماد تلاش های من قرار است باشد، به امانت در پژوهشگاه میگذارم با این امید کمرنگ که این نگرانی اشتباه باشد. آن گاه قرآن را با شادمانی با خود خواهم برد.
رضا منصوری
5 اردیبهشت 1395